چه خواهد کرد با ما عشق؟

دیوانه‏بازی کتاب خوش‏خوانی است. همین طور پر است از جملات حکیمانه. کتاب، داستان عشق‏بازی‏های یک دختر است. اولین معشوق‏ش یک گرگ است. یک‏بار هم عاشق درخت افرا می‏شود. یکی از جملات‏ش که خیلی تکان‏م داد، این است که: ((جنون، به جای اشک‏هایی می‏آید که نمی‏توان ریخت.))

این کتاب را تا به حال چند ناشر چاپیده‏اند. من ترجمه‏ی نشر چشمه را خواندم و خوشم آمد. در ضمن، هیچی!

یونس(ع)، وقتی که از هدایت مردم نا امید شد، از شهر بیرون رفت.

این کار، یک کار عادی بود. خدا منع‏اش نفرموده بود. امّا مجازات شد. می‏گویند مجازات‏اش به این دلیل بوده که بدون آن‏که خدا به او دستور دهد، شهر را ترک کرده بود.

وقتی در مجازات به سر می‏برد، به اضطرار رسید و ذکری را به کار برد که معروف است به ذکر یونسیه.

می‏گویند این ذکر، نهایت توحید است. آیت‏الله قاضی(ره) به این ذکر، بسیار سفارش می‏نمودند.

اگر شما نیز فکر کردید که به اضطرار رسیده اید، از آن استفاده کنید. 

آن ذکر این است: ((لا اله الّا انت، سبحانک انّی کنتُ من الظالمین...))

وقتی این ذکر را به کار برد، خداوند می‏فرماید:

((فاستجبنا له و نجّیناه من الغم و کذالک ننجی المؤمنین...))

پس دعایش را مستجاب کردیم و از سختی نجاتش دادیم؛ و این‏گونه نجاتت می‏دهیم مؤمنین را... 

در ضمن آیت الله جوادی آملی نیز این ذکر را نشانه‏ی کمال توحید دانسته‏اند.

برای دانلود فایل‏ها:

1.روی آن کلیک‏راست کنید و open in new window اش کنید.

2.دکمه‏ی donload now را بفشارید.(دکمه‏‏ی آبی‏رنگ وسط صفحه)

3.چند ثانیه که بگذرد،دکمه‏ای به نام Click here to download this file در صفحه ظاهر می‏شود.

4.روی آن کلیک کنید و....

این فایل که براتون گذاشتم، مناجات یک کودک است با امام زمان(عج).

من که خیلی باهاش حال کردم.

در ضمن، باید بگم که اونو از یاسین‏مدیا گرفته‏ام.

دانلود کنید و لذت ببرید:

http://www.4shared.com/file/101610375/b3bda95b/Monajat-e-1-KudakwwwEinShinGhafparsiblogcom.html

یک قطعه از موسیقی متن فیلم خیلی‏دور،خیلی‏نزدیک رو براتون آوردم.

توی اون یه مکالمه است بین پسر دکتر عالم و اون دختره که پزشک بود.

راجع به سحابی‏ها و سیارات صحبت می‏کنن.

یه جاش پسره می‏گه:

(( سحابی هم محل تولد ستاره‏هاست و هم محل دفن‏شون. همه‏ی ستاره‏ها به همون جایی برمی‏گردن که ازش اومدن...))

ازش لذت ببرید:

http://www.4shared.com/file/101609618/ddf5d6b1/very_Far-very_Away_wwwEinShinGhafparsiblogcom.html

((اگر شیاطین در حوالی دل بنی‏آدم پرسه نمی‏زدند، انسان‏ها ملکوت آسمان‏ها را می‏دیدند....))

نقل از پیام‏بر اکرم(ص)

نظر شما راجع به ((چند روایت معتبر)) مصطفا مستور چیست؟

نظر شما راجع به کتاب ((دیوانه‏بازی)) اثر کریستین بوبَن چیست؟

در تذکره الاولیای شیخ عطار نیشابوری(ره) آمده که شبلی می‏گوید:

وقتی حسین بن منصور حلّاج را کشتند، همان شب زیر چوبه‏ی دار او به نماز ایستادم. ناگاه از خود بی‏خود شدم که: خدایا! این چه بلایی بود که بر سر عارف راه خود آوردی؟ پس خواب بر من غلبه کرد. در خواب هاتفی گفت:‏((ما رازی از راز‏های خویش را به وی نشان دادیم و او راز ما را با نامحرمان فاش کرد. پس جزای افشای سرّ ما خون‏اش بود که ریختیم.)) 

*

و حافظ-علیه‏الرّحمه- نیز راجع به حلاج آورده که: ((جُرم‏اش این بود که اسرار هویدا می‏کرد.))  

به زور می توان چیزی را گرفت، ولی به زور نمی توان ان را نگه داشت.
*
چه قدر نشنیدن ها و نشناختن ها و نفهمیدنها که به این مردم آسایش و خوشبختی بخشیده است.
*
اساسا ، خوشبختی فرزند نامشروع حماقت است. همه کسانی که در جست و جوی خوشبخت بودن هستند بی خود تلاشی در بیرون از خویش نکنند اگر بتوانند "نفهمند" می توانند "خوشبخت" باشند.
*
ممکن است شما از شکست خوردن نا امید و مأیوس شوید ولی اگر امتحان نکنید فنا خواهید شد.
*
تهمت و دروغ را دشمن سفارش می دهد و منافق می سازد و عوام فریب آن را پخش می کند و عامی آن را می پذیرد.
*
 لحظه ها را گذراندیم که به خوشبختی برسیم؛ غافل از آنکه لحظه ها همان خوشبختی بودند.

*
برای کوبیدن یک حقیقت، خوب به آن حمله مکن، بد از آن دفاع کن.
 *
 اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشه ای را بالا ببری.
*
مجبور نیستی حقیقت را بگویی ولی مجبوری چیزی که می گویی حقیقت باشد.