سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چه خواهد کرد با ما عشق؟

صفحه خانگی پارسی یار درباره

فرازهایی از از خصلت های والای پیامبر(ص)-2

26)با فقرا زیاد نشست و برخاست می کرد وبا آنان هم غذا می شد.

27)دعوت بندگان و غلامان را می پذیرفت.

28)هدیه را قبول می فرمود اگرچه به اندازه ی یک جرعه شیر.

29)بیش از همه صله رحم به جا می آورد.

30)به خویشاوندان خود احساس می کرد بی آن که آنان را بر دیگران برتری دهد.

31)کلماتش جامع بود دارای الفاظی اندک و معنای ژرف

32)آنچه موجب صلاح دین و دنیای مردم بود به آنان می فرمود  و مکرر می گفت :هر چه حاضران از من می شنوند به غایبان برسانند.

33)هر که عذر می آورد او را قبول می کرد.

34)هرگز کسی را حقیر نمی شمرد.

35)هرگز کسی را دشنام نداد و یا به لقب های بد نخواند.

36)هرگز کسی از اطرافیان و بستگان خود را نفرین نکرد.

37)عیب های مردم را جست و جو نمی کرئ.

38)از شر مردم بر حذر بود ولی از آنان کناره نگرفت و با همه خوش خو بود.

39)هرگز مذمت مردم نمی کرد و بسیار مدح آنان نمی گفت.

40)بر جسارت دیگران صبر می فرمود و بدی را به نیکی جزا می داد.

41)از بیماران عیادت می کرداگر چه دور افتاده ترین نقطه ی مدینه بود.

42)سراغ اصحاب خود را می گرفت و همواره جویای حال آنان می شد.

43)اصحابش را به بهترین نام ها یشان صدا میزد.

44)با اصحابش در کارها بسیار مشورت می کرد و بر آن تاکید می کرد.

45)در جمع یارانش دایره وار می نشست و اگر غریبه ای بر آنان وارد می شد نمی توانست تشخیص دهد که پیامبر کدام یک از ایشان است.

46)میان یارانش انس و الفت بر قرار می کرد.

47)وفا دار ترین مردم به عهد و پیمان بود.

48)هر گاه چیزی به فقیری می بخشید با دست خودش می داد و به کسی حواله نمی کرد.

49)اگر در حال نماز بود و کسی نزد او می آمد نمازش را کوتاه می کرد.

50)اگر در حال نماز بود و کودکی گریه می کرد نمازش را کوتاه می کرد.

51)عزیز ترین افراد نزد او کسی بود که خیرش بیشتر به دیگران می رسید.

52)احدی از محضر او نا امید نبود و می فر مود:«برسانید به من حاجت کسی را که نمی تواند حاجتش را به من برساند.

53)هر گاه کسی از او حاجتی می طلبید اگر مقدور بود روا می فرمود و گرنه با سخنی خوش و با وعده ای نیکو او را راضی می کرد.

54)هر گز جواب رد به در خواست کسی نداد مگر آنکه برای معصیت باشد.

55)پیران را بسیار می کرد و با کودکان بسیار مهربان بود.

56)غریبان را خیلی مراعات می نمود.

57)با نیکی به شروران دل آنان را به دست می آورد و مجذوب خود می کرد.

58)همواره متبسم بود و در عین حال خوف زیادی از خدا بر دل داشت.

59)چون شاد می شد چشم ها را بر هم می گذاشت چشم ها را بر هم می گذاشت و خیلی اظهار فرح نمی کرد.

60)اکثر خندیدن آن حضرت تبسم بود و صدایش به خنده بلند نمی شد.