هستتر از هستان
او نیست؛ ولی هستتر از هستان است
چشمش نگران باقی مستان است
دستان گدایی همه دور اندازید
او ساقیِ میخانهی بیدستان است
(ناز نفس شاعر، زهیر توکلی...)
او نیست؛ ولی هستتر از هستان است
چشمش نگران باقی مستان است
دستان گدایی همه دور اندازید
او ساقیِ میخانهی بیدستان است
(ناز نفس شاعر، زهیر توکلی...)