سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چه خواهد کرد با ما عشق؟

صفحه خانگی پارسی یار درباره

ما به چه می‏نازیم؟

به چه چیزمان می‏نازیم؟

خیال کرده‏ایم که هستیم؟

امام حسین را جامعه‏ی مسلمانان کشت. قاضی القضات مسلمین فتوای قتل‏ش را امضا کرد. کشتندش قربةً الی الله. خیلی از مؤمنان شهر در نماز شب‏شان حسین(ع) را نفرین می‏کردند. سپاه یزید نماز شب‏خوان بودند. خیلی‏هاشان کل قرآن را از بر بودند. عده‏ای از آن‏ها مفسر قرآن بودند. عمر سعد استاد اخلاق بود. شمر یک‏زمانی از سرداران سپاه امام‏علی(ع) بود. آن هم در صفین. حساس‏ترین جنگ. جنگی که سپاه مقابل‏ت هم مسلمانند. پیشانی و سجده‏گاه‏شان از بس پینه بسته بود، با تیغ پینه‏ها را می‏تراشیدند.

مگر شوخی است این‏ها؟ 

عمر سعد هنگام حمله گفت: ای سپاه خدا(!) حمله کنید.(یا خیل الله ارکبی...)

طلحه و زبیر که ایستادند مقابل علی(ع) از ایثارگران اول اسلام بودند.

زبیر جزو آن 3-4-5-6 و یا نهایتاً 7 نفری بود که بعد از پیام‏بر(ص) ایستادند پای امام علی(ع) و مرتد نشدند. این‏ها یک زمانی سیف الاسلام بودند. شمشیر اسلام.

حالا ما مگر چه‏ایم؟

سیف الاسلام بوده‏ایم؟

آب‏روی‏مان را پای علی(ع) داده‏ایم؟

السابقون بوده‏ایم؟

کسی تضمینی به ما داده که ورژن2010 جامعه‏ی آن موقع نشویم؟

حفظ قرآن بخورد توی سرمان؛ تا حالا یک‏بار هم که شده قرآن را از رو خوانده‏ایم؟

خدا رحم کند به عاقبت‏مان.

(پی‏نوشت:...خدایا...آه!)