به:استاد شجریان
جناب استاد شجریان؛
سلام،
امیدوارم حالتان خوب بوده باشد.
آن قطعهی زیبایتان را به نام «تفنگت را زمین بگذار...» گوش کردم. هر چند که مبانی فلسفی آن شعر جای بحث دارد، امّا انصافاً کار قشنگی بود.
صحبتی که من با شما دارم این است که: روز عاشورا پلیس تفنگش را بر زمین گذاشت و تا وقتی که توهینهای علنی سبزها شروع نشده بود کاری به کارشان نداشت. آیا آنها آمدند تا سخن گویند و سخن بشنوند؟
جواب سؤال این است: نه.
همان اولِ صبح، در میدان امام حسین(ع) که مبدأ تمام ماجراها بود، با دست علامتهای بد و توهینآمیزی را به مردمانی که ظاهر مذهبی داشتند نشان میدادند و کمی بعدتر شادی و دستزدنشان شروع شد و اینها باعث دخالت پلیس شد. پلیسی که حق تیراندازی نداشت. حتماً دیدهاید که چه بلایی به سر پلیسها آوردند؛ و پس آن بر سر مذهبیها و هیئتهایشان و بیرقهایشان و ناموسهایشان
و قرآن.
جناب استاد؛
این قوم کارشان از بحث و مناظره گذشته است و «زمانی که به آنها گفته میشود در زمین فساد نکنید، میگویند ما اصلاحطلبانیم.»