هدیه به کورش والا!
چندروز پیش شیراز بودم. رفته بودم تخت جمشید. آنجا چیزی دیدم که احساس افتخار ملی کردم. وقتی میخواستم روی دیوارهها به رسم یادبود یادگاری بنویسم، متوجه شدم که هیچ جایی برای یادگاری نوشتن نمانده. قبل از من، علاقهمندان به تاریخ این مرز و بوم تمام دیوارها یادگاریمال کرده بودند. برای همین مجبور شدم تا 3000 تومان از جیب خرج کنم تا یک اسپری بخرم و با آن روی دیوارهها یادگاری بنویسم.
من در همین جا از مسئولین فرهنگی کشور تقاضا می کنم که فکری برای این قشر گسترده از علاقهمندان ایرانی و غیر ایرانی، فکری بنمایند که مجبور نشوند مانند من 3000 تومان پول بدهند و اسپری بخرند. در این راستا پیشنهادهایی هم دارم:
1.تخت جمشید را خراب کنیم و تکههای تاریخیش را با سوبسید-ببخشید،یارانهی دولتی- به حراج بگذاریم تا تاریخ چند هزار ساله به درون خانههای مردم هم راه پیدا کند. و به جای بنای خراب شده یک تخت جمشید جدید بنا کنیم با دیوارههای بیشتر.
2.اگر پیشنهاد بالا عملی نیست، یک لایه از روی دیوارهها برداریم تا دیوارها دوباره یکدست قابل نبشتن بشوند.
3.اگر پیشنهاد قبلی هم عملی نیست، لااقل سازمان وزین میراث فرهنگی یک دکه در محل مذکور نصب کند که در آن با دریافت کارت شناسایی معتبر، اسپری به مردم کرایه دهند و درآمدش را نیز صرف اعتلای فرهنگی کشور نمایند.
با تشکر از:
1.اسفندیار رحیم مشایی و سایر مدیران قبلی سازمان میراث فرهنگی
2. اسپریفروش گرامی که 500 تومان به من تخفیف داد.
3.داریوش اول وسایر شاهان ساسانی که اجازه دادند سوار کلّهی شیرهایسنگیشان بشویم و عکس بیندازیم.
*
پیوست: در ضمن، در این سفر توانستیم با چکش، یک تکّهی درسته از گلهای تزئینی سنگی را از دیوار جدا کنیم و آن را با خودمان به تهران بیاوریم. علاقهمندان میتوانند با من تماس بگیرند تا بعدن نشانشان دهم.