یک غزل از امام خمینی
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
داد رس نیست که در هجر رخش داد کشم
داد و بیداد که در محفل ما رندی نیست
که برش شکوه برم داد و ز بیداد کشم
شادیم داد،غمم داد و جفا داد و وفا
با صفا منت آن را که به من داد کشم
عاشقم عاشق روی تو نه چیز دیگری
بار هجران و وصالت به دل شاد کشم
مردم از زندگی بی تو که با من هستی
طرفه ی سری است که باید بر استاد کشم
سالها میگذرد حادثه ها می آید
انتظار فرج از نیمه ی خرداد کشم!
امام خمینی (ره)