• وبلاگ : چه خواهد كرد با ما عشق؟
  • يادداشت : آخرين غزل مولوي
  • نظرات : 2 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام
    ممنون که سر زديد
    ما هم داريم تمام سعيمونو تو بحث ايده و اجرا انجام ميديم و البته يه مقدار هم بايد تجربه کسب کنيم
    اشعارتون خيلي زيبا هستن خدا به فکر و قلمتون برکت بده
    توکل به خدا و التماس دعا
    يا علي
    پاسخ

    سلام. چاكريم. علي يارت
    + خط خطي 


    سلام...

    اين بار من نفهميدم؟

    يکم خنگم....

    شيخ رجبعلي خياط کارش لنگه يا مولوي؟

    پاسخ

    سلام و درود/ نفرماييد/ من راجع كسي قضاوت نكردم./فقط گفتم اظهار نظراي شيخ رجبعلي خياط راجع مولوي سبب اين نميشه كه شعراش رو نخونيم. و البته شاعر گفت: حكم مستوري و مستي همه در خاتمت است...

    در خزان هجر گل اي بلبل طبع حزين

    خامشي شرط وفاداري بود غوغا چرا؟!

    دعامون کن اخوي...

    پاسخ

    محتاجيم. به قاعده ي كل دنيا
    + ز.ح 

    سلام

    کلا با خواجه محمد شمس الدين صفا ميکنم. علي الخصوص با اين شعر که ياد صداي عصار هم ميندازتم.

    کلا خوبه.

    دست شما درد نکنه با اين انتخاباب هاي خوبتون

    پاسخ

    سلام. خواهش ميكنم.
    + رامين 


    به نام خدا

    سلام،علي جان.

    خيلي جالب بود...بيت يکي مونده به آخر يعني چي؟؟؟؟

    ياعلي

    پاسخ

    سلام داداش. بنا بر افسانه‏هاي قديمي، بر سر راه گنج‏هاي نهفته در زمين و...، اژدها زندگي مي‏كرد و مانع از دستيابي به گنج مي‏شد. و تبعاً هر كس طالب گنج بود بايد صابون عبور از اژدها را به تن مي‏ماليد. اين‏جا مولوي مي‏گويد كه عشق مثل گنج (زمرد) است و هر جا كه اژدها ديدي، برق آن گنج را به ياد آر و اژدها را نفله‏اش كن.
    + خط خطي 

    سلام

    من اوليم!

    نظر شيخ رجبعلي خياطو راجع به مولوي ميدوني؟

    هنوزم تو کار نمايشگاه کتابو اينا هستي اگه چيزي بخوايم؟

    پاسخ

    سلام.قال مولانا اميرالمؤمنين(ع): انظر الي ما قال و لا تنظر الي من قال.و قال ايضاً: خذ الحكمة ولو من المنافق.*نمايشگاه كه فعلاً نه. چي ميخاي؟