اينکه من در جوابت از شعر استفاده مي کنم برا اينه که زبون ديگه اي بلد نيستم!! اين موضوع خيلي مقدس تر از اونه که در موردش بحث کنيم. پس من ديگه بي خيال ميشم...حضرت مولانا تو داستان پادشاه و کنيزک که مفهوم يه عشق کاملا زمينيه،ميگه:
گرچه تفسير زبان روشنگر ست / ليک، عشق بي زبان روشن تر است
چون قلم اندر نوشتن مي شتافت / چون به عشق آمد، قلم بر خود شکافت
اندر احوالات شما هم مي فرمايند:
تو قياس از خويش مي گيري وليک / دور دور افتاده اي، بنگر تو نيک
يا علي...