• وبلاگ : چه خواهد كرد با ما عشق؟
  • يادداشت : بچه مثبت
  • نظرات : 5 خصوصي ، 38 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    + ز.ح 

    ما که از اول گفتيم شما پرچمتون رو بياريد بالا!!!!

    ديديد آخرش به همون حرف اول خط خطي بزرگوتر و بنده رسيديد

    از اين به بعد خانمها يه چي گفتند ديگه توش چون و چرا نياريد و بپذيريد!!!

    پاسخ

    تسليم نشدم. هنوز سر حرفام هستم. فقط با طرف بحث قرار گذاشتيم كشش نذيم.
    + ع.ش.ق 
    با توجه به مذاکرات صورت گرفته با خانم م.ق عزيز، به اين نتيجه رسيديم که به اين بحث ها پايان بدهيم. و همچنين در مورد بحث هاي صورت گرفته، تمامي دعواها بر مبناي يک سوءتفاهم شکل گرفته بودند.
    + زهرا 

    م.ق عزيز شعرت عالي بود .

    راستي ريحان جان موضع شما چيه؟؟؟ما رو هم هدايت کن ....لطفا راستي جناب شاعر احترام به خانمها چيز خوبيه هاااااااا......مگه اين بيچاره ها چيکار کردن جز دفاع از خويش.......

    + خطخطي 


    تو رو خدا بچه ها من از دعوا بدم مياد

    روي همديگرو ببوسيد و صلوات برفستيد جون مادراتون...

    آخه خوبه هفته زنه

    کوته بيا ع. ش.ق

    + ز.ح 

    فقط فقط اين يک دفعه را با جناب شاعر موافقم که اگر اين بحث در اينجا ختم نشود به جاهاي باريک کشيده ميشود.

    در بد بحث کردن جناب شاعر هيچ شکي وجود ندارد و عيضا در به جاده خاکي زدن ايشان در بحث ولي به نظرم اينگونه بحث کردن هم به هيچ نتيجه اي نميرسد جز ايجاد سوء تفاهم.

    اينجانب از طرف جامعه نسوان به همه ي عزيزان قول ميدهم که ذره اي از مواضع بر حق خود در مقابل جناب شاعر کوتاه نياييم و حق همه ي زنان ستم ديده در کل تاريخ بشر را يکجا از ايشان(که اينهمه داعيه مظلوم بودن آقايون و ضايع شدن حقوقشون را دارند!!!!) بگيريم.

    به اميد روزي که همه ي بحث ها بر سر انسانيت باشه

    + ريحان 

    به م.ق:

    قشنگ تابلوئه که کي تخريب مي کنه. دو خط براي جناب آقاي شاعر ما نظر گذاشتي و بيست بار بهش توهين کردي. بقيه هم همينطور. اونوقت با اين حرفا و بي ادبياي تو و دوستات چي جوري ادعا کنيم که مرد از دامن زن به معراج ميره؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    + م.ق 

    خطاب به آقاي حامد: حالا ما خيلي بي ريا گفتيم از روي خشم اين را نوشته ايم، شما چرا سوء استفاده مي کنيد؟ خشم من بيشتر به ناراحتي و اندوه شباهت داشت تا اين غضبي که شما مي فرماييد !!! چه سعدي ها و حافظ ها که اينگونه شعر گفتند(از روي غضب). حالا ما که شاعر نيستيم ولي خب شاعران را دوست مي داريم و زندگي نامه هايشان را مي خوانيم( تو همون زندگي نامه ها اين را نوشته!)

    اما ما قصد جسارت نداشتيم! اين جناب شاعر ما و شعرهاشون بر روي چشممان جا دارند، و من مراتب ارادتم را به ايشان رسانده ام. اين که گفتم مدعي بسيجي بودن، از اين روي بود که هي حرف از اصحاب لشکر آقا مي زنند و اين شعر را به آنان هم نسبت مي دهند و به قول شما و ما مي زنند به جاده خاکي! تنها همين!! و گرنه ما هم مثل شما به جوانمردي اعتقاد داريم!!! و چه بسا ايشون فقط حرفش رو نزنه و واقعا از اصحاب باشه که در اين صورت قبلا گفتم که ارادتمنديم! ما هم نه مثل شما بلکه در حد خودمان تمييز مي دهيم و در کل استدلال مي کنيم!!! من بيشتر فاتحه را براي کساني مي خوانم که خود قصد تخريب دارند و به ديگران انتقاد مي کنند!! ما با جناب شاعر دوست هستيم آقاي محترم و اصلا هم قصد تخريب ايشان را نداريم! اصلا ايشان تخريب پذير نيستند که.... من فکر مي کنم که شما جواب هاي ايشان را اصلا نخوانده ايد که در اين صورت متوجه مي شديد که ايشان بيشتر تخريب مي کنند!!!

    شما بهتر است الکي جو ندهيد...( البته اميدوارم فکر نکنيد قصد تخريبتان را دارم!!!)

    + حامد 
    امام صادق عليه السلام:هر آنکه بر غضب خود چيره نشود، بر عقل خود اختياري ندارد.
    سوال:
    اين دوستمون با استناد به کدوم گفته نويسنده در اين وبلاگ فهميدن ايشون ادعاي بسيجي بودن دارن ؟؟
    مگر اينکه از اطلاعات خارج از اين وبلاگ استفاده کنند که ميشود بازي ناجوانمردانه
    بسيجي نبايد شعر بگه.يا اينکه هرکي بسيجي بود بايد جز لشگر اشقيا حساب شود.قصد تخريب و هو کردن که نداريد.
    قطعا چنين نيتي نداريد اگر دانشجوي فرهيخته ي ما نتواند اين مسائل را تمييز دهد که الفاتحه
    بنده که اينها را مينويسم خودم منقد جدي برخي هستم. ولي دليل نميشود به جاي استدلال بزنيم تو جاده خاکي .
    واقعا جوانان ما از هر قشري نياز به رفاقت و تحمل عقايد هم رو دارند(ر.ک به جانستان کابلستان!!!!)
    پاسخ

    سلام حامدجان. البت بحث بسيجي واقعي و... را هم بايست مدِّ نظر داشت كه از خدايم است يك ذرّه ايمانشان...
    + م.ق 

    امان از اين همه ادعاي بيجا!!! اينقدر مقدسات رو وسط نکشيد لطفا! خودتونم خوب مي دونيد که منظور من چيه!! ظرفيت کم شما خيلي نگران کننده ست!!! جناب شاعر يک شعر ساده نوشتيم و اين همه تفسير کرديد!! کل آفرينش را به نام بانويي زدند که هيچ کدوم از ما به گرد ايشان هم نمي رسيم.اما يراي ما افتخار بزرگيه که از جنس ايشان آفريده شديم!! و اگر چون مايي نبوديم چون شمايي هم نبودند که اينقدر....!تازه اسناد بهشتم موجوده نشون بدم خدمتتون آيا؟؟؟قبول دارم که مصرع دوم شعرم ايراد داره ولي راستش حرف به اين بزرگي توش جا نمي شد مرادم از مردان اونايي که ادعاي مردانگي دارند. شاعر ميگه: در اين دنيا که مردانش عصا از کور مي دزدند/ من از خوشباوري آنجا محبت آرزو کردم!! حالا ما از روي خشم نوشتيم شما از چه روي شعر مي گوييد؟؟؟ به خدا من ادعاي شاعري ندارم مثله بعضي ها!شما هم بهتره حرفي رو بزنيد که بهتون بياد(انتقاد از شعر!!!!)! از تمام کساني که از اين شعر ناقص تعريف کردند ممنونم، معلوم ميشه که منظورمو خوب فهميدين. جناب شاعر! باور دارم که توي اين دنيا مردان بي ادعا وجود دارن. اونا هستن که لشکر آقا رو مي سازن. ما هم ارادتمند همشون هستيم. حرف هاي شما نشون دهنده ي يه ذهن مسمومه!!! ما مثل شما ادعاي مثبتي و بسيجي بودن نداريم اما اگه واقعا فکر مي کنيد که حرف من به مقدسات هم بر مي گرده، براتون متاسفم...


    پاسخ

    تك تك جملات سركار عليه جواب دارد و كاش بحث را كش نمي داديد. از آنجايي كه حرفهاي مرا تخريب مي دانيد و حرفها و هجمات خودتان را نه، لذا پاسخ كتبي به شما را باعث بيشتر شدن اختلاف‏ها،مي دانم و احتمال ايجاد فساد را در اين صحبت ها مي دهم. لذا تمايل دارم كه به صورت حضوري پاسخگوي ادعا ها و صحبتهايتان باشم. و نتايج بحث را روي فضاي وب قرار دهيم.

    سلام به همه ي دوستان

    دست م ق عزيز درد نکند... شعرش عالي بود

    هم از لحاظ وزن و قافيه و هم از لحاظ ديگر

    جناب آه شما که هميشه پاي قافيه و ... شعرت مي لنگه

    که نبايد از بقيه ايراد وزني بگيري!!!!!

    در ضمن بهتره تا کار به جاهاي باريک نکشيده

    به قول خط خطي عزيز

    پرچمت رو ببر بالا

    پاسخ

    سلام. به هر ميزان كه حمايت جمعيت اناث از شعر ناقص م.ق بالاتر مي رود، در نظراتم محكم تر ميشوم. كسي كه از آن شعر (هم از لحاظ وزن و قافيه و هم از لحاظ ديگر) خوشش مي آيد نشان ميدهد كه شعر را بلد نيست. در ضمن، شما كه ادعا داري شعر من پايش در قافيه و.. ميلنگد، حرفتان يك امر طبيعي است. چون، كسي كه شعر (م.ق)كه به اعتراف خود نامبرده از سر خشم سروده شده را (هم از لحاظ وزن و قافيه و هم از لحاظ ديگر) عالي بداند، مسلما از شعري كه ايراد قافيه ندارد و از نظر وزني سالم است بدش ميآيد. و نميدانم چرا جمعيت نسوان به جاي استدلال عقلايي، مدام مي خواهند با حربه ي تهديد و عواطف و هيجانات كار خويش را جلو ببرند...
    + سما 
    سلام م.ق جان
    به هم چنين .
    کاش گاهي وقتا آدم ها به جاي تزوير و ريا وبه قول شما خود شيفتگي مزمن به توان 100 کمي با ظرفيت تربودند .مواظب باشيد اينجاميدان آزمايش است نه ميدان جولان آن هم باتوهم
    + زينب 

    سلام خدمت دوستان

    از شعر م.ق تشکر فراوان داريم...

    جناب شاعر! معلوم الحال چيه؟ حال ايشون که معلومه!!حال شما معلوم نيست خداااييش

    پاسخ

    سلام. معلوم الحال، صفتي است براي كسي است كه تابلو است. از فوايد معلوم الحال بودن اين است كه اگر فرد مذكور اظهار نظري بكند، ديگر لازم نيست كه رنج استدلال را به خود بدهيم تا ثابت كنيم حرف اشتباهي مي زند. كافي است حرفش را به در كنار بقيه ي گفته ها و اعمالش بگذاريم و قضاوت را بسپريم به مخاطبين.حال ما را هم وقتي نتوانسته ايد بفهميد، ديگر تقصير من چيست؟؟؟؟
    + ز.ح 

    يکي از بزرگترين افتخارتم معلوم الحال بودن و مشخص بودن موضعم در اين جور مواقع است

    مرد بودن لشکريان حضرت حجت دليل بر حق بودن آقايون است و تقصير رو ميندازه گردن خانمها؟؟؟؟

    من چون ارادت خاص و شگرفي به خط خطي بزرگوار دارم پيشنهاد ميکنم به توصيه ايشون توجه کنيد و پرچمتون رو بياريد بالا!

    ضمنا اين بحث مطرح شده يه اشاره هم به بحثي داره که با هم کرديم و من عرض کردم خدمتتون که در اينجور مواقع انگشت اتهام به سمت خانمها بر ميگرده ولي شما فرموديد نه اين طور نيست و ما بد فکر مي کنيم!!!! حالا ثابت شد که نظر شما هم شبيه به ماست ولي....

    پاسخ

    نه خير. باري ديگر آن نظر و جوابش را بخوانيد.وقتي كه صفتي را به تمام مردان نسبت مي دهند، يعني اعاذناالله، دارند همان را به حضرت حجت(ع) هم نسبت مي دهند. و ياران حضرت را هم از آن جهت گفتم كه اگر حرف م.ق درست باشد انگشت اتهام اصلي به حضرت صاحب برميگردد كه يارانشان را از ميان مردان انتخاب مينمايند. در بدفكر كردن شما هم كه شكي ندارم. هم در آن مسئله و هم در اين مسئله.(خطخطي) هم تنها به اين دليل مي گويد صلح كنم با شما كه معتقد است كسي نمي تواند از پس زبانتان بربيايد و شما هم تأكيد داريد كه حرفش را قبول كنم. و اين، خود دليلي است بر بُعدي از (درنده بودن، چون خنجرها).
    + خط خطي 

    سلام

    دمتون گرم واقعا بابت وقتي که گذاشتيد و لطفي که بهم کرديد

    البته اونقد که تعريف نداشت ولي بازم مرسي

    اميدوار شدم

    پسر چرا يه چي ميگي که پشيمونت کنن؟

    شطرنجي کن خودتو...

    کي تا حالا تونسته از پس زبون دخترا بر بياد که شما دوميش باشي؟

    پرچم سفيدتو بده بالا و حرفتو پس بگير...

    پاسخ

    سلام. يعني ميگي سازش كاري كنم؟؟؟؟
    + داوديان 

    سلام

    چجور ملت افتادن به جون هم تورو خدا...

    فک کردم از بازرگانيهاي بهشتي هستيد...

    پاسخ

    سلام. نه. كي گفته؟ ما (شريف) درس ميخونيم.... :-))))
     <      1   2   3      >